تبان
نویسه گردانی:
TBAN
تبان .[ ت َب ْ با ] (اِخ ) الفارسی . وی در کوفه از ابی عبدةبن ابی السفر حدیث کرد و ابوبکر محمدبن ابراهیم بن المقری از وی روایت دارد. (انساب سمعانی ورق 103 الف ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
آل تبان . [ ل ِ ت َب ْ با ] (اِخ ) تبانیان . نام خانواده ای ازنژاد امام ابوالعباس تبانی ، شاگرد ابویوسف قاضی معاصر هارون الرشید عباسی است . از ...
بنان تبان . [ ب َ ن ِ ت َب ْ با ] (اِخ ) از کسانی است که آیه ٔ «تنزل علی کل افّاک اثیم » (قرآن 222/26). در شأن اوبوده است . رجوع به تنقی...
دال طبان . [ ] (اِخ ) مصطفی پاشا. رجوع به مصطفی پاشا و نیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.