گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تبعات نویسه گردانی: TBʽAT تبعات .[ ت َ ب َ ] (ع اِ) پیروان . || لوازم چیزی . || گاهی مراد از عقوبات معاصی باشد. || تبعات اقتحام ؛ کنایه از رنجها و مشقتها ۞ . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی تبعات تبعات . [ ت َ ب ِ ] (ع اِ) ج ِ تبعة. عاقبتهای بد: و هرگاه که متقی در کار این جهان گذرنده تأملی کند... دنیا را طلاق دهد تا از تبعات آن بره... تبعات همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پیامدها payāmadhā (دری) آیامان ãyāmān (سغدی با پسوندجمع آن)***فانکو آدینات 09163657861 تباعت تباعت . [ ت َ ع َ ] (ع مص ) تباعة. دنباله روی : حکم سلطان را انقیاد نمودند و بطاعت و تباعت دست بصفقه ٔ بیعت یازیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ... طباعت طباعت . [ طِ ع َ ] (ع اِمص ) شمشیرسازی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || فن چاپ . فن طبع. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود