اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تبیان

نویسه گردانی: TBYAN
تبیان . [ ت َ/ ت ِب ْ ] (ع مص ) از «بَیَن َ» بفتح اول قیاسی و بکسرشاذ است . واضح و آشکار شدن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). هویدا کردن . (دهار). پیدا و آشکار کردن . (ناظم الاطباء). روشن و هویدا شدن معانی و آشکار کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بسیار واضح و آشکار کردن . بفتح تا هم صحیح است . (فرهنگ نظام ) :
بر سر منبر سخن گویند مر اوباش را
از بهشت و خوردن و حوران همی تبیان کنند.

ناصرخسرو.


بشرح و تبیان حاجت نیایدم به بدی
از آنکه من به بدی شرح شرح و تبیانم .

سوزنی .


|| و نوشته اند که گاهی بر نفس کلام هم اطلاق کرده میشود. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تبیان . [ ت ِ] (اِخ ) یکی از نامهای قرآن است . (نفائس الفنون ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.