اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تثرید

نویسه گردانی: TṮRYD
تثرید. [ ت َ ] (ع مص ) شکستن در کشتن بیش از آنکه سرد شود. (تاج المصادر بیهقی ). شکست کردن مذبوح را پیش از آنکه سرد شود و هو منهی عنه . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کسی را از معرکه خسته و مجروح برداشتن که هنوز زنده باشد. (از قطر المحیط) (آنندراج ). || کشتن ذبیحه را بی آنکه رگهای آن را ببرد. (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِ) اندک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): اصاب الارض تثرید من مطر؛ یعنی اندک از باران . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء)؛ رسید زمین را اندکی از باران .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تسرید. [ ت َ ] (ع مص ) درز دوختن ادیم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از المنجد).دوختن کفش . (از متن اللغة). || سوراخ کردن . (منتهی الارب ) ...
تصرید. [ ت َ ] (ع مص ) اندک کردن . (زوزنی ). کم کردن عطا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || کم از سیرابی آب د...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.