تحبل
نویسه گردانی:
TḤBL
تحبل . [ ت َ ح َب ْ ب ُ ] (ع مص ) شکار کردن به دام . (منتهی الارب ). گرفته شدن صید در دام . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || فرورفتن دست و پای ستور در رسن . (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تهبل . [ت َ هََ ب ْ ب ُ ] (ع مص ) ورزیدن جهت اهل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تکسب . (اقرب الموارد).