اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تحریر

نویسه گردانی: TḤRYR
تحریر. [ ت َ ] (اِخ ) نام کتاب در علم اشکال هندسه از اقلیدس . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). تحریر اقلیدس ؛ کتابی در اشکال هندسی ، از اقلیدس . (ناظم الاطباء). رجوع به اقلیدس شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
تحریر. [ ت َ ] (ع مص ) آزاد بکردن . (تاج المصادر بیهقی ). آزاد کردن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). تحریر رقبه ؛ آزاد کردن بنده ...
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: نوسین (کردی: نووسین) گِرَس (سنسکریت: گِرَث)
تحریر صوت . [ ت َ ری رِ ص َ / صُو ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) غلط، یا غلت دادن آواز. پیچیدگی در آواز دادن . تحریر دادن . رجوع به تحریر شود.
تحریر کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نوشتن . (ناظم الاطباء) : و آنرا من تحریر کردم که بوالفضلم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 296). استادم منشور...
کاغذ تحریر. [ غ َ ذِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذی که بروی آن می نویسند و نفج نیز گویند. (ناظم الاطباء). کاغذ نوشتنی .
تحریر دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) پیچیدگی در آواز دادن . (ناظم الاطباء). غلط دادن آواز. تحریر صوت . رجوع به تحریر شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نوشت افزار
نوشتن یا نگارش عملی است که بشر بوسیله آن اندیشه‌هایش را مصور می‌کند با اختراع نوشتن گام بزرگی در تمدن برداشته شد. نوشتن دو کارکرد اصلی دارد: ۱- ثبت اط...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.