اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تحسیر

نویسه گردانی: TḤSYR
تحسیر. [ ت َ ] (ع مص ) مانده کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آرمان خورانیدن . (تاج المصادربیهقی ). دریغ خورانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به حسرت واداشتن کسی را. (از اقرب الموارد). کسی را در حسرت افکندن . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || حقیر داشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تحقیر کردن کسی را. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || آزردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || پر بیوفتیدن مرغ . (تاج المصادر بیهقی ). افتادن پر مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
تحثیر. [ ت َ ] (ع مص ) حب بستن دوا را. (منتهی الارب ). حب ساختن دارویی را. (ناظم الاطباء). حب کردن دوایی را. (از اقرب الموارد) (از قطر الم...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.