اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترجمه کردن

نویسه گردانی: TRJMH KRDN
ترجمه کردن . [ ت َ ج َ / ج ُ م َ / م ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گفتاری یا نوشته ای را، از زبانی بزبانی دیگر برگرداندن . بیان کردن کلامی یا عبارتی را از زبانی بزبان دیگر : پس دوات خاصه آوردند و در زیر آن بخط خویش ، تازی و فارسی عهدنامچه ای که از بغداد آورده بودند و آنچه استادم ترجمه کرده بود نبشت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 295). تذکره نبشته آمد و خواجه ابونصر بر وزیر عرضه کرد و آنگاه هر دو را ترجمه کرد به پارسی و تازی بمجلس سلطان هر دو بخواند سخت پسند آمد.(تاریخ بیهقی ایضاً ص 297). بونصر مشکان نامه بخواندو به پارسی ترجمه کرد. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 378).
بفرمود تا فیلسوفان همه
کنندآنچه دانش بود ترجمه .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.