اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تردستی

نویسه گردانی: TRDSTY
تردستی . [ ت َ دَ ] (حامص مرکب ) جلدی و چابکی . (برهان ). جلدی و چالاکی و چابکی . (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). ماهری . (ناظم الاطباء) :
بی باده از این سمند سرمستی بین
وز کوه به جنب رفعتش پستی بین
از بحر کند به خشک لعلی معبر
در فن سبک رویش تردستی بین .

ظهوری (از آنندراج ).


زاهدان خشک می ترسند از برق فنا
ما بر این آتش ز تردستی کباب افکنده ایم .

صائب (از آنندراج ).


|| شعبده یا قسمتی از آن ، و عرب آنرا خِفّة گوید و عامل مهم در آن چستی و جلدی کار مشعبد است که با سرعت عمل حقیقت را از بیننده منع کنند. شعبده بازی . چشم بندی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تردست شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.