ترفی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        TRFY 
    
							
    
								
        ترفی . [ ت َ رَف ْ فی  ] (ع  مص ) ترفیة. (منتهی  الارب ) . بالرفاء و البنین  گفتن  بطور دعا در زناشویی . (ازناظم  الاطباء). رجوع  به  ترفیة و ترفئة و ترفی  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        ترفی ٔ. [ ت َ ] (ع  مص ) ترفیة. (منتهی  الارب ). بالرفاء و البنین  گفتن  به  آنکه  زن  گرفته  بود: رفّاء المتزوج  ترفئةً و ترفیئاً. (ناظم  الاطباء). ت...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        طرفی . [ طَ رَ ف َ ] (ع  اِ) طرفین . دو طرف  و بدین  صورت  در حال  اضافه  آورند، مانند: طرفی النقیض  :  بطرفی  افراط و تفریط. (شمس  قیس  در المعجم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        یک طرفی . [ ی َ / ی ِ طَ رَ ] (ص  نسبی ) یک جهتی . یک سمتی . یک سویی . از یک  جانب .  ||  فیصله . حل  و فصل .-  یک طرفی  شدن  کار ؛ به  نحوی  پایان  ی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        بی طرفی . [ طَ رَ ] (حامص  مرکب ) (اصطلاح  سیاسی ) عمل  و حالت  بی طرف . تصمیم  عدم  دخالت  در امور سیاسی  یا عدم  دخول  در جنگ  که  دولت  سومی  بخود ...