اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترک

نویسه گردانی: TRK
ترک . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تَرکة. (منتهی الارب ). واحد ترکه . (از متن اللغة). تخمهای شترمرغ که جوجه از آنها درآید و در بیابان ترک شود. (از متن اللغة). و رجوع به ترکة و تریکة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
ترک . [ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای سه گانه ٔ شهرستان میانه است که در شمال خاوری شهرستان مزبور قرار دارد. این بخش از شمال به شهرستان ...
ترک . [ ت َ ] (اِخ ) نام قصبه ای است از مضافات آذربایجان . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج )(ناظم الاط...
ترک . [ ت َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان خان اندبیل است که در بخش مرکزی شهرستان هروآباد و در 6 هزار و 500 گزی جنوب باختری هروآباد و دو هزارگزی ...
ترک . [ ت ُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ شهرستان ملایر است که در شمال شهرستان ملایر قرار دارد و از شمال و شمال باختر به شهرستان همدا...
ترک . [ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تکمران در بخش شیروان شهرستان قوچان که در 17 هزارگزی شمال باختری شیروان و بر سر راه مالرو عمومی ز...
ترک . [ت ُ ] (اِخ ) بگفته ٔ برخی از نسابان از فرزندان یافث بن نوح و جد اقوام تورانی است ، و ظاهراً دو مرد بنام مغول و تاتار که دو قوم نیز ب...
ترک . [ ت َ رَ ] (اِخ ) نام کوهی است میان ترکستان شوروی و ترکستان شرقی متعلق به چین . (از قاموس الاعلام ترکی ج 3).
(زبان کوچه و بازار) بهنام صدری چرا اینقدر زود شلوغش میکنی؟
تَرک: tark این واژه عربی است و پارسی آن واژه ی اوستایی هَندیس است
(tark) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: موکس (سنسکریت: موکسَ) یوتْر، وَرج (سنسکریت) تیاژ (سنسکریت: تیاج) یوجیت (سنسکریت: یوجهیتَ) آپاک (سنسک...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۰ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.