اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تر گشتن

نویسه گردانی: TR GŠTN
تر گشتن . [ ت َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) مرطوب و نمدار شدن :
سراپرده و خیمه ها گشت تر
ز سرما کسی را نبد پای و پر.

فردوسی .


چو ابر زلف تو پیرامن قمرمی گشت
ز ابر دیده کنارم به اشک تر میگشت .

سعدی .


خم می به ناشستن آسوده تر
که هرچند تر گردد آلوده تر.

امیرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
تُ ر کسی یا چیزي گشتن یا بودن. به دنبال کسی یا چیزی گشتن. به گویش کازرونی(ع.ش)
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.