گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ترم نویسه گردانی: TRM ترم . [ ت ِ ] (اِخ ) ۞ نام باستانی سالونیک امروزی . رجوع به سالونیک و ایران باستان ج 1 ص 715، 752 و 770 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه واژه معنی ترم ترم . [ ت َ رَ ] (ع مص ) درد کردن گذرگاه سرگین است . (شرح قاموس ). || (ع اِ) وجعالخوران ۞ . (تاج العروس ). وجعالخوران الدبر و این بیماریی... ترم ترم . [ ت َ ] (ع اِ) تُرم . تُرمَه . نشیمن گاه ۞ . (دزی ج 1 ص 146). ترم ترم . [ ت ُ ] (ع اِ) ترم . رجوع به ترم و ترمه (نشیمنگاه ) شود. ترم ترم . [ ت َ ] (اِ) آن بخار که مانند ابر بود لکن بیشتر به زمین نزدیک باشد و آن مثل دود است که هوا را تاریک گرداند و آنرا ترم تژ و تروتژ نیز... ترم ترم . [ ] (اِ) نوعی است از انواع تره ها و از سیسنبر تیزتر است . (از ترجمه ٔ صیدنه ). ترم ترم . [ ت َ رِ ] (اِ) ظاهراً لقبی عام است چون قاآن و ایلخان و اتابیک ، نوعی از شاهان و امرای ترک را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : خطاب به ... ترم ترم . [ ت َ ] (اِخ ) نصر گوید نام قدیمی اُوال است به بحرین . (از معجم البلدان ). ترم ترم . [ ت ِ ] (اِخ ) ۞ یکی از خدایان اساطیری روم و محافظ مرزها است و آنرا با مجسمه ٔ نیم تنه ای که غالباً بی دست بود بر بالای ستونی از س... ترم ترم . [ ت ِ ] (اِخ ) ۞ صاحب منصب نظامی فرانسه که بسال 1482 م . در «کوزران » متولد شد و در سال 1554 م . از «پارم » در مقابل قشون امپراطوری ... ترم ترم . [ رُ ] ۞ (اِخ ) دریانورد هلندی است که بسال 1597 م . در بریل ۞ متولد شد و در 1639 م . اسپانیولی ها را در جنگ دون ۞ شکست داد و بسال ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود