اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترمع

نویسه گردانی: TRMʽ
ترمع. [ ت َ رَم ْ م ُ ](ع مص ) جنبیدن یا تهدید کردن از خشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جنبیدن یا لرزیدن از خشم . (از اقرب الموارد) (از المنجد). جنبیدن از خشم . (از متن اللغه ). لرزیدن از شدت غضب . (از متن اللغة): رأیته کأنه یرعد من شدةالغضب . (متن اللغة). || حیران و سرگشته شدن در گمراهی : دعه یترمع فی طُمَّته ؛ یعنی بگذار او را تا حیران و سرگشته باشد در گمراهیهای خود و یا آلوده در پیخال خویش . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ترما. [ ت َ رَ ] (ع ) این کلمه را همیشه مرکب با «لا» استعمال کرده «لاترما» گویندیعنی لاسیما. (ناظم الاطباء). و رجوع به لاترما شود.
ترما. [ ت ِ ] (ع اِ) شالة ترما و بقچه ٔ ترما، شال کشمیر. (دزی ج 1 ص 146) رجوع به ترمه شود.
ترماء. [ ت َ ] (ع مص ) تیر انداختن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تیر انداختن یکی دیگری را. (اقرب الموارد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.