تریان
نویسه گردانی:
TRYAN
تریان . [ ت ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهار اویماق است که در بخش قره آغاج و شهرستان مراغه و 38 هزارگزی قره آغاج و 27 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 113 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول آنجا غله است .شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است وراه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تریان . [ ت َ / ت ِ ] (اِ) طبقی بود که از بید بافند بر مثال سله . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 327). چیزی باشد از شاخ بید بافته بر مثال طبقی ....
طریان . [ طِرْ ریا ] (ع اِ) خوان ها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). تریان . ج ، طریانات . (مهذب الاسماء). طَبَق . (برهان ).
طریان . [ طَ رَ ] (ع مص ) حادث شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نو درآمدن . (کنزاللغات ). || وارد شدن چیزی در چیزی . (غیاث اللغات ) (آنندراج )...
طریعن .[ ] (معرب ، اِ) اسیوش است . (فهرست مخزن الادویه ).