تس تس
نویسه گردانی:
TS TS
تس تس . [ ت ِ ت ِ ] (ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان تکه را زجر کنند تا بازگردد. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
طث ء. [ طَث ْءْ ] (ع مص ) بازی کردن به قُله که غوک چوب باشد. || پلیدی افکندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
مس و تس . [ م ِ س ُ ت ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ۞ ظروف و آلات مسین . لوازم آشپزخانه و وسایل خانه .
پان تی تس . [ ت ِ ] (اِخ ) ۞ وی یکی از سیصد تن اسپارتی است که در جنگ ترموپیل (جنگ میان ایرانیان و یونانیان ) شرکت کرد. در این جنگ همه ...
تیت رس تس . [ رُ ت ِ ] (اِخ ) یا تی تروست ۞ پسر خشایارشا و سردار سپاه ایران در جنگ آتن با ایران بود که در این جنگ نیروی دریائی ایران ا...
سان تری تس . [ ت ِ ] (اِخ ) نام رودی است که بعضی آن را با رودخابور تطبیق کرده اند. ولی باید دانست که این خابور غیر از این خابوری است که ...