تسمین
نویسه گردانی:
TSMYN
تسمین . [ ت َ ] (ع مص ) فربه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء)(از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || چرب کردن طعام را به روغن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).درست کردن طعام را با روغن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد). || روغن دادن . (تاج المصادر بیهقی ). روغن توشه دادن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از المنجد). روغن به خورد کسی دادن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || سردکردن . (تاج المصادر بیهقی ). خنک کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کمی سرد کردن ، به زبان مردم طائف و یمن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد): اُتی الحجاج الثقفی بسمکة فقال للطباخ سمنها؛ ای بردها و کان من اهل الطائف . (اقرب الموارد). || بسیار حمد گفتن : و سَمَّنت ُ فی الحمد حتی سَمِن . (اقرب الموارد) (از المنجد). || عطای بسیار کسی را دادن . (از اقرب الموارد) (از المنجد).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
تثمین . [ ت َ ] (ع مص ) هشت گوشه کردن . (تاج المصادربیهقی ) (زوزنی ) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هشت و هشت رخ کر...