اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تسوک

نویسه گردانی: TSWK
تسوک . [ ت َ س َوْ وُ ] (ع مص ) مسواک کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
تسوک . [ ت َ ] (اِ) تسو: ابر شهر، دارای ... و چهار طسوج (معرب از تسوک پهلوی ، در فارسی تسو) یعنی محل است . ریوند یکی از آن چهار طسوج است . (ی...
تصوک . [ ت َ ص َوْ وُ ] (ع مص ) آلوده شدن به سرگین خود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.