اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تشویر دادن

نویسه گردانی: TŠWYR DʼDN
تشویر دادن . [ ت َش ْ دَ ] (مص مرکب ) شرمگین کردن . خجل کردن . (یادداشت مرحوم دهخدا) :
کند لطائف طبع تو بحر را حیران
دهد شمائل حلم تو کوه را تشویر.

انوری (از آنندراج ).


ز مکر طاعن طاعون گرفته ایمن باش
که بانگ سگ ندهد نور ماه را تشویر.

بدر جاجرمی .


و رجوع به تشویر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.