تعارض
نویسه گردانی:
TʽARḌ
تعارض . [ ت َ رُ ] (ع مص ) یکدیگر را پیش آمدن . (زوزنی ).خلاف یکدیگر آمدن خبر و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). معارضه کردن یکی با دیگری . (از اقرب الموارد) : کفشگر در معرض تعارض درحال سر تفکر به گریبان حیرت فروبرد. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ). || (اصطلاح اصول ) هرگاه یکی از دو دلیل حکمی را اثبات کند و دیگری نفی آن را به طوری که جمعبین مدلول آن دو دلیل ممکن نباشد گویند بین آن دو دلیل تعارض است و آن دو را نسبت به یکدیگر متعارض گویند. چنانکه یکی از دو دلیل وجوب و دیگری حرمت عملی خاص را بیان کند. بنابراین هرگاه بتوان بین مدلول دو دلیل بنحوی سازواری داد چنانکه مثلاً مدلول یکی از دودلیل عام و دیگری خاص باشد یا مدلول دیگری حاکم بر مدلول دیگری یا رافع آن بود بین آنها تعارضی نیست .
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
تعارض: ناهمخوانی، ناهمگونی یا نابرابری اساسی میان دو چیز، دو بینش یا دو گفتار؛ خواه از یک چیز با چیز دیگر یا از همان چیز با خودش یا میان سخن کسی با سخ...
نگاه کنید به: تعارض در عهد عتیق و جدید در لغتنامه دهخدا
آیاتی که یا با یکدیگر اختلاف دارند و یا بر عکس هم هستند.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
در عهد عتیق و جدید، روی هم 63 مورد تضاد و اختلاف دیده می شود:
الف ـ اختلاف معنایی
(1)ـ کتاب خروج، فصل 9، بند 6ـ «فردای آن روز، خدای جاویدان، همچن...
تعارز. [ ت َ رُ ] (ع مص ) منقبض و ترنجیده شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).