تعویه
نویسه گردانی:
TʽWYH
تعویه . [ ت َع ْ ] (ع مص ) خداوند شتر و کشت آفت رسیده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تعریس . (تاج المصادر بیهقی ). به آخر شب فرود آمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تعریس قوم و کم خفتن آنان . (از اقرب الموارد). || بجایی بند گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). احتباس کسی در جایی . (از اقرب الموارد). || خرکره را به لفظ عوه عوه خواندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آفت رسیدن بکسی . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
تعویة. [ ت َع ْ وِ ی َ ] (ع مص ) (از «ع وی ») خم دادن و پیچیدن حلقه ٔ بینی شتر و کمان را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). |...
تأویه . [ ت َءْ ] (ع مص )(از «أوه ») آوخ کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). آه گفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تأویة. [ ت َءْ ی َ ] (ع مص ) (از «أوی ») پناه و جای گرفتن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || پناه و جای دادن کسی را. (از منتهی ال...
طاویة. [ ی َ ] (ع ص ) گرسنه . || گرسنه دارنده خود را. (منتهی الارب ). || پیچنده . (دهار). و رجوع به طاو شود.