تفحیة
نویسه گردانی:
TFḤY
تفحیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) گشاده و برهنه کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || یکسو گردانیدن . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). تنحیة. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تفحیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) توابل در دیگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). نیک دیگ افزار انداختن در دیگ . || کلام را بسوی مضمونی بردن . ...
تفهیه . [ ت َ ] (ع مص ) درمانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). کند گردانیدن از سخن گفتن . (زوزنی ). درمانده گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ...