اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تفحص کنان

نویسه گردانی: TFḤṢ KNAN
تفحص کنان . [ ت َ ف َح ْ ح ُ ک ُ ] (ق مرکب ) در حال جستجو. درحال پژوهش : از خانه بیرون آمد تفحص کنان ، که طبیب عشق را دکان کدام است . (سندبادنامه ص 184).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.