تفنن
نویسه گردانی:
TFNN
تفنن . [ ت َ ف َن ْ ن ُ ] (ع مص ) نوع نوع شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). گونه گونه شدن . (دهار) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تنوع فنون چیزی . (از اقرب الموارد). || شاخ در شاخ شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || چون شاخ لرزان شدن کسی . || گونه گونه سخن گفتن و از هرگونه سخن گفتن . (از اقرب الموارد). || در فارسی زبانان امروزین ، تفرج و تماشا و وقت گذرانی و بازی و لهو و لعب . کردن کاری از روی هوا و هوس . (از ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
تفنن /tafannon/ معنی ۱. به بازی و کارهای گوناگون سرگرم شدن. ۲. [قدیمی] گونهگونه شدن؛ گوناگون شدن. ۳. [قدیمی] کاری یا هنری را به طرزهای گوناگون انجام ...