تقویة
نویسه گردانی:
TQWY
تقویة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) نیرومند کردن . (تاج المصادربیهقی ) (دهار). توانایی دادن و توانا کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نیرو دادن و توانا کردن . (آنندراج ). ضد تضعیف . (اقرب الموارد). تقویت و رجوع به تقویت شود. || و یقال : هو یقوی بذلک ؛ ای یُرمی به . (اقرب الموارد). یعنی او متهم است بدان و دشنام داده میشود به آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تغویة. [ ت َغ ْ ی َ ] (ع مص ) گمراه کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دفزک و جغرات گردانیدن شیر را. (منت...
تقویح . [ ت َ ] (ع مص ) خانه روفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تقویه . [ ت َ ] (ع مص ) بانگ و فریاد کردن . (منتهی الارب ). || گرداگرد شکار آمدن تا به دامگاه آید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) ...