اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تقی

نویسه گردانی: TQY
تقی . [ ت َ ] (اِخ ) لقب امام ثانی حسن بن علی المرتضی . رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 21 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
تقی الدین . [ ت َ قی یُد دی ] (اِخ ) ابوبکر احمدبن شهبه ٔ دمشقی . رجوع به ابن شهبه شود.
تقی الدین . [ ت َ قی یُد دی ] (اِخ ) عباس بن احمدبن عبیدالربعی . از دانشمندان است . وی در سنه ٔ 605 هَ . ق . در دنیسر متولد شد و در علم پزشکی ...
تقی الدین . [ ت َ قی یُد دی ] (اِخ ) عمربن شاهنشاه بن نجم الدین ایوب ، ملک مظفر. که برادرزاده ٔ صلاح الدین ایوبی و حاکم حلب در دوران جنگها...
تقی الدین . [ ت َقی یُد دی ] (اِخ ) محمدبن علی بن رقیق القشیری ، حافظ، مکنی به ابوالفتح . بسال 702 هَ . ق . در مصر درگذشت . صاحب حبیب السیر ...
تقی عبدا. [ ت َ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) شعبه ای از طایفه ٔ عالی انور هفت لنگ . رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 74 شود.
تقی کاشی . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) از شعرای کاشان است . وی در موسیقی دست داشت و صدایش خوش بود و به بلبل کاشی هم شهرت دارد. از اوست :اگر پیکان...
تقی کاشی . [ ت َ ی ِ ] (اِخ ) از شعرا وسادات کاشان است و به مروارید کاشی هم معروف است : خطی خوش داشت و به هندوستان مهاجرت کرد و در همانج...
تقی ارانی در ۱۳ شهریور ۱۲۸۲ خورشیدی در تبریز زاده شد. وی از اعضای برجسته گروهی بود که از اواخر سال ۱۳۱۵ تا اوایل سال ۱۳۱۶ به تدریج دستگیر و در زندان م...
گذر تقی خان . [ گ ُ ذَ رِ ت َ ] (اِخ ) محله ای است در طهران ، در جنوب خیابان سپه و شمال سنگلج .
تقی همدانی .[ ت َ ی ِ هََ ] (اِخ ) از شعرا و سادات همدان است . به هندوستان رفت و در آنجا درگذشت . این بیت از اوست :آب از دل من خورد خدنگش چو...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۹ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.