اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تکلو

نویسه گردانی: TKLW
تکلؤ. [ ت َ ک َل ْ ل ُءْ ] (ع مص ) بیعانه گرفتن . بیعانه پذیرفتن . || مهلت و زمان خواستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تکلو. [ ] (اِخ ) از طوایفی هستند که دولت صفوی را بوجود آوردند. رجوع به سبک شناسی بهار ج 3 ص 280، 282، 284، 286 و 287 شود.
حسن تکلو. [ ح َ س َ ن ِ ت َ ک َ ] (اِخ ) فرزند شانی تکلو، شاعر شاه عباس اول بود. و در جوانی در 1067 هَ . ق . درگذشت و «ثانی » تخلص میکرد. (ذریعه...
شانی تکلو. [ ی ِ ت َ ک َل ْ لو ] (اِخ ) از طایفه ٔ تکلو است . شاعری خوش طبع و در تقلید بابافغانی موفق شده و دیوانی به اتمام رسانیده است . مداح...
تک لو. [ ت َ ] (اِ مرکب ) (از: تک = واحد+ لو = خال ) نامی است که در ورقهای بازی به آس که یک خال دارد نهند.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۵/۱۰/۰۵
1
2

تکلو ازواژه تکله یا یکله گرفته شده که معنی آن درزبان لری عبارت است از یک فرزند پسر وداستان ازاین قراربوده که پدری پس از چندین فرزند دخترصاحب پسری می شود که به آن تک پسر یکله یا تکله گفته اند بعدها این لقب تکله تحت تاثیر زبان ترکی حرف آخرش ها حذف وحرف واوجایگزین
آن شده یعنی تبدیل به تکلو شده وتمامی فرزندان این تک پسر رابانام خانودگی تکلو می شناخته اند تکلو از ایلات استان لرستان بوده وسالها اتابکان تکلو در سرزمین لرکوچک حکومت کرده اند لذااز اقوام ریشه دار لرستان هستند وهیچ ارتباطی با اقوام ترک نداشته اند


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.