اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تلافی نمودن

نویسه گردانی: TLAFY NMWDN
تلافی نمودن . [ ت َ ن ُ / ن ِ / ن َدَ ] (مص مرکب ) تلافی کردن . جبران کردن :
در پرده نمود از عرق شرم تلافی
در ظاهر اگر روی تو آتش بجهان زد.

صائب (از آنندراج ).


رجوع به تلافی و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.