 
        
            تلفع
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        TLFʽ
    
							
    
								
        تلفع. [ ت َ ل َ ف ْ ف ُ ] (ع  مص ) جامه  در خود پیچیدن . (منتهی  الارب ) (آنندراج ) (ناظم  الاطباء). جامه  بخود پیچیدن  مرد و پوشیده  شدن  درخت  به  برگ . (از اقرب الموارد).  ||  برگ  فروگرفتن  درخت  را. (منتهی  الارب ) (آنندراج ) (ناظم  الاطباء).  ||  جامه  در سر کشیدن  زن . (منتهی  الارب ) (آنندراج ) (ناظم  الاطباء).  ||  لحاف  ساختن  زن  گلیم  را. (از اقرب الموارد).  ||  زبانه  زدن  آتش . (منتهی  الارب ) (آنندراج ) (ناظم  الاطباء) (از اقرب  الموارد). حدیث :ثم  یرجعن  متلفعات  بمروطهن  ما یعرفن  من  العکس  ای  متجللات  باکسیتهن . (اقرب  الموارد).  ||  فروگرفتن  پیری  مرد را. (منتهی  الارب ) (آنندراج ) (ناظم  الاطباء) (از اقرب  الموارد).  ||  به  شر درآمیخته  شدن  کارزار و فراگرفتن  همه  را چنانکه  هیچ  کس  از آن  نرهد. (از اقرب  الموارد).  ||  فروگرفتن  قوم  لشکردشمن  و قتل عام  کردن  آنان  را. (از اقرب الموارد).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        تلفاً. [ ت َ ل َ فَن ْ ] (ع  ق ) بدون  مکافات  و بی سزا. (ناظم  الاطباء).