اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تماغه

نویسه گردانی: TMAḠH
تماغه . [ ت ُ غ ِ ] (اِ) کلاه شاهین و باز و امثال آن . کلاه باز شکاری . (ناظم الاطباء) :
کبوتر کو به زنهارش درآید
تماغه از سر شاهین رباید.

کلیم (از آنندراج ).


شهباز قدرتش چو زند بال و پر بهم
نه چرخ را بیفکند از سر تماغه وار.

علیرضا تجلی (ایضاً).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طماغه . [ طُ غ َ / غ ِ ] (ترکی ، اِ) رجوع به طماقه شود.
طماقه . [ طُ ق َ / ق ِ ] (ترکی ، اِ) طماقه و طماقة هر دو یکی است به ابدال قاف و غین معجمه به معنی کلاه باز و جُرّه و غیره ، و این لفظ ترک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.