تمن
نویسه گردانی:
TMN
تمن . [ ت ُ م َ ] (ترکی - مغولی ، اِ)ده هزار... (غیاث اللغات ). مأخوذ از ترکی ده هزار ومبلغ ده قران . (ناظم الاطباء). رجوع به تومان شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تمن . [ ت َ م َ ] (اِ) میغ را گویند و آن بخاری باشد تاریک ملاصق بر روی زمین و به عربی ضباب خوانند. (برهان ) (از آنندراج ). میغ و ضباب . (ناظم...
طمن . [ طَ ] (ع ص ) آرامیده . ج ، طمون . (منتهی الارب ). ساکن و آرمیده . (منتخب اللغات ).