اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تمیز

نویسه گردانی: TMYZ
تمیز. [ ت َ م َی ْ ی ُ ] (ع مص ) از یکدیگر جدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). جدا شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جدا شدن و گوشه گرفتن از غیر. (از اقرب الموارد). || پاره پاره گردیدن از خشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شوخ با تمیز. اسمی است مرکب، متشکل از موصوفِ «شوخ» و صفتِ «با تمیز». در اینجا «با تمیز» معادل است با «اهل تمیز»؛ نفی «با تمیز»، «بی تمیز» است. واژۀ «شو...
تمیز خواستن . [ ت َ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) فرجام خواستن . (از فرهنگ حقوقی جعفری لنگرودی ). رجوع به تمیز (دیوان تمیز) شود.
تمیز پیدا کردن . [ ت َ پ َ / پ ِ ک َدَ ] (مص مرکب ) عقل و ادراک و فراست پیدا کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به تمیز و دیگر ترکیبهای آن شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
هادی پاپی
۱۳۹۵/۰۹/۲۱
0
0

با سلام و تشکر از سایت فوق‌العاده پارس ویکی


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.