اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنک آب

نویسه گردانی: TNK ʼAB
تنک آب . [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) کم آب . (آنندراج ). کم عمق و پایاب و آب کم عمق . (ناظم الاطباء). آب باریک . آب کم . آب کم عمق در جوی یا در رودی . آبی رونده و قلیل . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
دریای فراوان نشود تیره به سنگ
عارف که برنجد تنک آبست هنوز.

(گلستان ).


جان به تن از نارسایی های همت مانده است
بس که این دریا تنک آبست کشتی در گل است .

میرزا طاهر وحید (از آنندراج ).


رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.