اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنگ گیر

نویسه گردانی: TNG GYR
تنگ گیر. [ ت َ ] (نف مرکب ) ممسک و کم خرج و کسی که فشار سخت دهد. (از ناظم الاطباء). سخت گیر: معطب ؛ مرد تنگ گیر بر عیال . مقتر،قاتر؛ تنگ گیر بر عیال و غیره . (منتهی الارب از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || بخیل . || تنگ دست . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.