تنوم
نویسه گردانی:
TNWM
تنوم . [ ت َ ن َوْ وُ ] (ع مص ) خواب دیدن یا جماع نمودن در خواب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). احتلام . (اقرب الموارد). || چریدن گیاه تَنّوم را. (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
تنوم . [ ت َن ْ نو ] (ع اِ) روزگردک . خوردن ثمر آن با سپندان و آب ، کشنده ٔ اقسام کرمهاست و ضماد برگ آن با سرکه ، ثآلیل را قلع کند. (منتهی ا...
تنوم . [ ت ُ ن َ وِ ] (ع اِ) آفتاب گردان . آفتاب گردک . آفتاب پرست . طرنشولی . صامریوما. ایلیوطرفیون . طوماغا. شجرةالیمام ۞ . (از یادداشتهای مرحوم...
کات تنوم . [ ت ْ ت ِ ن ُ ] (اِخ ) ۞ حاکم نشین بخش (موسل ) ناحیه ٔ «تینویل است » در ساحل رود موسل ، دارای 880 تن سکنه .