گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تو نویسه گردانی: TW تو. [ ت ُ ] (ترکی ، اِ) طو. طوی . مهمانی و ضیافت . (برهان ) (آنندراج ). ضیافت و مهمانی . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی طوء طوء. [ طَوْءْ ] (ع مص ) رفتن . || دور رفتن . (منتهی الارب ). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود