اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

توالت

نویسه گردانی: TWʼLT
توالت . [ ل ِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ بزک . چاسان فاسان . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). این کلمه چندی است که در زبان فارسی متداول شده و با کردن صرف شود. و رجوع به بزک و آرایش شود.
- اسباب توالت ؛ وسائل آرایش . وسایل بزک از قبیل : پودر، ماتیک ، سرخاب ، سفیداب ، ریمل ، مداد ابرو، کرم و جز اینها.
- جعبه ٔ توالت ؛ جعبه ای که وسائل و لوازم آرایش و بزک را در آن می گذارند.
- میز توالت ؛ میزی به نسبت کوچک و ظریف با آیینه ای متناسب و محفظه های مخصوص برای قرار دادن اسباب و وسائل بزک و آرایش .
|| مبال . مبرز. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). محل رفع نیاز.آبریزگاه . مستراح ۞ . جایی که در آن قضای حاجت کنند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
خلا
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۸/۰۴/۲۲
0
0

عالی بود متشکرم بابت زحماتتون☺


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.