توذیر
نویسه گردانی:
TWḎYR
توذیر. [ ت َ ] (ع مص ) تلاق زن بریدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پاره پاره کردن گوشت را. (تاج المصادر بیهقی )(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نیش درزدن جراحت . (تاج المصادر بیهقی ). نشتر فروبردن به جراحت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
توزیر. [ ت َ ] (ع مص ) به دروغ بر ذمه ٔ کسی گناه بستن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به وزر شود.
توضیر. [ ت َ ] (ع مص ) ریمناک کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : کان نقی العرض فوضره ُ بالدناءَة. (اقرب الموارد)....