اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تور

نویسه گردانی: TWR
تور. [ ت َ ] (ع مص ) جاری و روان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) میانجی میان قوم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پیام آورنده ٔ میان دلدادگان . (از اقرب الموارد). رجوع به تورة شود. || (اِ) ظرفی است که بدان آب خورند و دست و روی شویند (مذکر است ).(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ظرف کوچک : وکان یتوضاء بالتور. (از اقرب الموارد). طست و تور وطاجن فارسی معرب است . (از المعرب جوالیقی ص 86 و 221). || طبق شمع. ج ، اتوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شمعدان . (دزی ج 1 ص 154).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
این واژه پارسی ـ عربی است و پارسی آن اینهاست: یَواکِم، بوئیت (اوستایی) ژوئیت (اوستایی: چوئیت) اَپیگومان، ایوَر (پهلوی) یَستیام (سنسکریت: یَتسَتیَم...
این واژه پارسی ـ عربی است و پارسی آن اینهاست: یَواکِم، بوئیت، یوزیم (اوستایی) ژوئیت (اوستایی: چوئیت) اَپیگومان، ایوَر (پهلوی) یَستیام (سنسکریت: یَ...
این سَماس (= عبارت) پارسی ـ عربی است و پارسی جایگزین آن ویسپایو می باشد که واژه ای اوستایی است
«طور» و «خلاصه» عربی است و پارسی جایگزین به طور خلاصه این است: کیم بَهونا (سنسکریت)
دیر طور سینا. [ دَ رِ رِ ] (اِخ ) یا کلیسای طور بر قله ٔ کوه طور سینا قرار دارد و این همان کوهی است که نور بر موسی بدانجا تجلی نمود و بیهوش ...
نگاه کنید به: اتفاقی
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.