گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تورا نویسه گردانی: TWRʼ تورا. (هزوارش ، اِ) به لغت زند و پازند گاو را گویند که به عربی بقر خوانند. (برهان ) (آنندراج ). به لغت زند و پازند گاو نر و گاو ماده .(ناظم الاطباء). هزوارش ثورا ۞ یا ثوره ۞ ، پهلوی گاو ۞ . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی تورا تورا. (اِ) قسمی از پرده که درپشت آن بهادران تیراندازی می کنند. (ناظم الاطباء). تورا تورا. (ازترکی ، اِ) سالار و پیشوا. (ناظم الاطباء). تورع تورع . [ ت َ وَرْ رُ ] (ع مص ) پرهیزکاری کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). پرهیزکاری . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). پرهیزکردن از آن و ب... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود