تورن
نویسه گردانی:
TWRN
تورن . [ ت َ وَرْ رُ ] (ع مص ) بسیار روغن مالیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به ناز پروردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تنعم . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
تورن . [ ت ُ / ت ُ رَ ] (اِخ ) ۞ شهری است در لهستان که 100000 تن سکنه دارد ودر این شهر کارخانه ٔ تهیه ٔ مواد شیمیائی تأسیس یافته است . (ا...
تورن . [ رِ ] (اِخ ) ۞ از ولایات قدیم فرانسه است که در سال 1204م .بوسیله ٔ فیلیپ اگوست ۞ ضمیمه ٔ املاک سلطنتی گردید و سپس در سال 1584م...
تورن . [ رِ ن ن ] (اِخ ) ۞ مارشال مشهور فرانسه (1611 -1675م .) که در جنگهای متعدد، فتوحات و افتخارات فراوانی نصیب کشور خود ساخت . او در دور...