اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

توره

نویسه گردانی: TWRH
توره . [ رَ / رِ ] (اِ) جانوری است که او را شغال گویند. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از ناظم الاطباء). ابن آوی . (ربنجنی ). پهلوی تورک ۞ به معنی شغال یا تورک ۞ و بلوچی تولاگ ۞ و تولاغ ۞ و شغال . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
تنها من و یک شهر پر از خصم و تو با من
شیری و یکی دشت پر از روبه و توره .

قطران (از فرهنگ رشیدی ).


|| بخاو آهنی که بر دست و پای ستور گذارند. (برهان ) (ناظم الاطباء). شکال که بر دست اسبان نهند. (شرفنامه ٔ منیری ). || به ترکی قاعده و قانون و طرز و روش باشد و نام شریعتی که چنگیزخان از خودوضع کرده بود. (برهان ). در ترکی روش و قاعده . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). در ترکی به معنی رسم و قاعده مطلق و به مجاز شریعتی را گویند که چنگیزخان از خود وضع کرده . (غیاث اللغات ). || حالا به معنی حکم شدید پادشاهی مستعمل . (غیاث اللغات ). || به هندی کم را گویند که در مقابل بسیار است . (برهان ). مأخوذ از هندی کم و اندک و قلیل . (ناظم الاطباء). || خان زادگان خوارزم و اوزبک را که به مقام خانی نرسیده اند توره خوانند و توره بمنزله ٔ میرزائی است که بر اولاد امیرتیمور اطلاق کرده اند. (انجمن آرا) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۷ ثانیه
توره . [ ت َ رِ ] (اِ) فرزند عزیز و گرامی را گویند. (برهان ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (ناظم الاطباء). خواه پسر باشد یا دختر. (ناظم الاطباء). در اوستا...
توره . [ ت َ وَرْ رُه ْ ] (ع مص ) نادانستگی و نااستادی کردن در کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
توره . [ رِ ] (اِخ ) ۞ ژاک گیوم . از سیاستمداران فرانسه (1746-1794 م .) و رئیس مجلس فرانسه بود. تقسیم فرانسه به استانها از پیشنهادهای او ب...
توره سرا. [ رِ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گلیجان است که در شهرستان شهسوار واقع است و 155 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
انگورک توره . [ اَ رَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) ۞ تاجریزی . عنب الثلعب . سگ انگور.روباه تربک . روبا. اورنج . حب الفنا. ربرق . لما. رزه . ثلثان . اولنج ....
توره دل گرکو. [ ت ُرْ رِ دِ گْرِ / گ ِ رِ ک ُ ] (اِخ ) ۞ شهری است در ایتالیا و در دامنه ٔ جنوبی کوه وزوو، در ساحل خلیج ناپل واقع است و 640...
توره آنون تسیاتا. [ ت ُرْ رِ آن ْ نو ] (اِخ ) ۞ شهری است در ایتالیا که در دامنه ٔ جنوبی کوه وزووو بر ساحل خلیج ناپل واقع است و 52000 تن س...
تورة. [ ت َ رَ ] (ع اِ) دختری که میانجی گری کند میان عشاق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به تور شود.
طوره . [ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک در 30 هزارگزی شمال باختری آستانه سر راه شوسه ٔ اراک به ملایر. کوهستا...
طورة. [ طِ وَ رَ ] (ع اِ) فال بد (لغة فی الطیرة). (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.