تول
نویسه گردانی:
TWL
تول . [ ت َ ] (ع مص ) جادوئی کردن و علاج سحر نمودن . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
تول . (اِ) تُل . به معنی جنگ و پرخاش . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). شورش و وحشت وغوغا. (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنند...
تول . (اِخ ) ۞ شهر و مرکز یکی از ولایات در ایالت مورت اموزل ۞ فرانسه است که 12100 تن سکنه دارد. این شهر موطن گوویون سن سیر ۞ است و د...
تول . (اِخ ) ۞ شهر و حاکم نشین ایالت کرز ۞ فرانسه است که بر کنار رود کرز واقع است و 19400 تن سکنه دارد. در این شهر کارخانه ٔ اسلحه سازی ...
طول . [ طَ ] (ع مص ) منت نهادن بر کسی . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). || فزونی کردن بر کسی . فخر نمودن . (منتهی الارب ). با کسی فضل کردن...
طول . (ع مص ) دراز شدن . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ) (زوزنی ) (تاج المصادر).
طول . (ع ص ، اِ) ج ِ اطول و طولی ̍.
طول . (ع اِمص ، اِ) عمر. || غیبت . || درنگی . (منتهی الارب ). طُوَل . رجوع به طُوَل شود. طیل . (منتهی الارب ). || پهلوی مربع. (التفهیم ص ...
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: داگر dâgr (پهلوی: dagr)*** فانکو آدینات 09163657861
طول . (ع اِمص ، اِ) زیادت . فزونی . (منتهی الارب ) افزونی . (مهذب الاسماء). فضل . || علو. || سعه . فراخی . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). دس...
طول . [ طُ وَ ] (ع اِ) عمر. || دیری . || غیبت . || (ص ، اِ) ج ِ طولی ̍. (منتهی الارب ).- سبع طول (در قرآن ) ؛ هفت سوره ٔ طویل قرآن و آن ...