تووه
نویسه گردانی:
TWWH
تووه . [ وَ ] (اِ) جفت را گویند که به عربی زوج خوانند. (برهان ) (آنندراج ). جفت که ضد طاق است . (شرفنامه ٔ منیری ). زوج و جفت و دوتائی . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
طوة. [ طُوْ وَ ] (اِخ ) شهری از شهرهای بطن الریف در جنوب مصر و آن را طوّة منسوف گویند. (معجم البلدان ).
توه طاق . [ ت ُوِ ] (اِخ ) دهی از بخش دهلران شهرستان ایلام است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
توه خشکه . [ ت ُ وَ خ ُ ک ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان روشکان است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرا...
توه خشکه . [ ت ُ وِ خ ُ ک ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جلالوند است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ج...
توه روئیله . [ ت ُ وِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان هرسم است که در بخش مرکزی شهرستان شاه آباد غرب واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغر...
توه لطیف . [ ت ُ وِ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ماهیدشت پائین است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهن...
ماهی توه . [ ت َ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) به معنی ماهی تابه که در آن ماهیان را بریان کنند. (آنندراج ). ماهی تابه . ماهی تاوه . و رجوع به ماهی تاب...
توه سرخک . [ ت ُ وِ س ُ خ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان هرسم است که در بخش مرکزی شهرستان شاه آباد غرب واقع است و 700 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...
سرائیلان توه خاکی . [ س َ ت ِ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عثمانوند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . واقع در 36 هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه و ...