اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تهی پای

نویسه گردانی: THY PAY
تهی پای . [ ت َ / ت ِ / ت ُ ] (ص مرکب ) برهنه پای و بی کفش . (ناظم الاطباء). پابرهنه . پاپتی . حافی . برهنه پای . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
وهم تهی پای ۞ بسی ره نبشت
هم ز درش دست تهی بازگشت .

نظامی .


تهی پای رفتن به از کفش تنگ
بلای سفر به که در خانه جنگ .

سعدی .


رجوع به تهی و دیگر ترکیبهای آن شود. || جلد و شتابان . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.