اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تین

نویسه گردانی: TYN
تین . (هزوارش ، اِ) به زبان زند و پازند انجیر را گویند. و آن میوه ای است معروف و در عربی نیز همین نام دارد. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). هزوارش تین ، پهلوی انجیر... همریشه ٔ تین عربی . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
نبود عجب که مازوی بی مغز بی مزه
یابد ازآن نوا مزه و مغز همچو تین .

سوزنی .


بسا تین که ضایع شود در بساتین
کز انجیرخواران غرابی نبیند.

خاقانی .


رجوع به ترجمه ٔ صیدنه و دزی ج 1 ص 156 و بحرالجواهر و تحفه ٔ حکیم مؤمن و انجیر و ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
طین بلد مصطکی . [ ن ِ ب َ ل َ دِ م َ طَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) و آن را طین جزیرة مصطکی نیز نامند و نیز طین خیا ۞ و خیوس هم خوانند. دیسقور...
طین جزیره ٔ مصطکی . [ ن ِ ج َ رَ / رِ ی ِ م َ طَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به «طین بلد مصطکی » شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.