اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تین

نویسه گردانی: TYN
تین . (ع اِ) انجیر، تینة یکی آن . تازه و تر آن بهترین فواکه و خوشترین غذاها است کم نفخ و جاذب و محلل و مفتح سدهای کبدو طحال و ملین و اکثار آن مولد شپش «؟». (منتهی الارب ). انجیر. (دهار) (از غیاث اللغات ). درختی است که میوه ٔ آن شیرین و نیکوترین آن سفید سپس سرخ سپس سیاه و واحد آن تینة است . (از اقرب الموارد) :
پیشم آمد بامدادان آن نگارین از کروخ
با دورخ از باده لعل و با دو چشم از سحر شوخ
آستین بگرفتمش گفتم به مهمان من آی
مر مرا گفتا به تازی ((مورد و انجیر و کلوخ )) ۞ .

رودکی .


دریا نه آب گر به مثل آبست
چون بر لبش نه تین و نه زیتون است .

ناصرخسرو.


تین انجیر و عنب انگور و بادامست لوز
جوز باشد گردکان ، بسرو رطب خرمای تر.

(بسحاق اطعمه ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طین بلد مصطکی . [ ن ِ ب َ ل َ دِ م َ طَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) و آن را طین جزیرة مصطکی نیز نامند و نیز طین خیا ۞ و خیوس هم خوانند. دیسقور...
طین جزیره ٔ مصطکی . [ ن ِ ج َ رَ / رِ ی ِ م َ طَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به «طین بلد مصطکی » شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.