ثادغ
نویسه گردانی:
ṮADḠ
ثادغ . [ دِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ثَدْغ . شکننده .
واژه های همانند
۱۰۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
علی صادق . [ ع َ دِ ] (اِخ ) بای تونس . رجوع به علی تونسی شود.
صبح صادق . [ ص ُ ح ِ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بام دوم . بام پهنا. صبح دوم . صبح راست . فجر دوم ، مقابل صبح کاذب و صبح نخست : چون صبح ...
صادق چوبک نویسنده ایرانی زاده (تیر ۱۲۹۵ بوشهر تیر ۱۳۷۷برکلی).
وی به همراه صادق هدایت از پیشگامان داستان نویسی مدرن ایران است. از آثار مشهور وی میت...
مخبر صادق . [ م ُ ب ِ رِ دِ ] (اِخ ) حضرت رسول صلی اﷲعلیه وآله وسلم . (غیاث ) (ناظم الاطباء).
صادق هدایت (متولد: ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران، مرگ: (خودکشی با گاز) ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ برابر با ۹ آوریل ۱۹۵۱ در آپارتمان اجارهای مکرر،...
صادق محمد. [ دِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن علی ساقزی . او راست : صرةالفتاوی که بسال 1059 هَ. ق . از تألیف آن فراغت یافته است . (کشف الظنون...
صادق فحام . [ دِ ق ِ ف َح ْ حا ] (اِخ ) (سید...) اعرجی نجفی . وی از خانواده ٔ اعرجی مقیم نجف است و در مشهد سکونت جست و هم بدانجا بسال 1204 ه...
صادق بیگلو. [ دِ ب َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، 31000گزی جنوب باختری خداآفرین ، 25000گزی شوسه ٔاهر-کلیبر. کو...
صادق الصفا. [ دِ قُص ْ ص َ ] (ع ص مرکب ) پاک و بی آلایش . صافی : بینی جمال حضرت عین اﷲ آن زمان کآیینه ٔ دل تو شود صادق الصفا.خاقانی .
صادق العهد. [ دِ قُل ْ ع َ ] (ع ص مرکب ) درست عهد. راست پیمان .