اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثی

نویسه گردانی: ṮY
ثی . (ع حرف ، اِ) نام دیگر حرف ثاء.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
سی . (عدد، ص ، اِ)پازند «سی » ۞ از پهلوی «سیه » ۞ ، پارسی باستان «ثریثة» ۞ ، اوستا «ثریست » ۞ ، سانسکریت «تریچت « » ۞ هوبشمان ص 760»، کردی ...
سی . [ س َ ] (اِ) سنگ را گویند و به عربی حجر خوانند. (آنندراج ) (برهان ) (جهانگیری ).
سی . [ سی ی ] (ع ص ، اِ) مثل . مانند. || جای هموار و برابر. (منتهی الارب ).
سی ٔ. [ س َی ْءْ ] (ع اِ) شیر گردآمده در اطراف پستان پیش از دوشیدن . (منتهی الارب ).
سی‌. (ا)، (زبان مازنی)، تپه.
یک سانتیمترمکعب ازهر مایع
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
سی ام . [ اُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) در مرحله ٔ سی . سی امین . (فرهنگ فارسی معین ) : و چندان توقف نمود [ عبداﷲ عامر ] که جور را بستد در سال سی...
سی بل . [ ب ِ ] (اِخ ) ربةالنوع خاک بود که یونانیان او را مادر ژوپیتر، ژونو، نپتونوس و پلوتو می پنداشتند و برای او مخصوصاً گاومیش ، بز و خوک قر...
« قبلی صفحه ۱ از ۹ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.