جابر
نویسه گردانی:
JABR
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن حر. ازدی گوید درباره ٔ او اختلاف است . و گوید از عاصم روایت کرده و علی بن هاشم از او روایت کرده است . - انتهی . ابواحمد زبیری از او روایت دارد. (لسان المیزان ج 2 ص 86).
واژه های همانند
۱۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
جابر. [ ب ِ] (اِخ ) اشهلی . رجوع به جابربن خالدبن مسعود شود.
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) اندلسی . ملقب به شمس الدین . رجوع به جابربن افلح شود.
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری . صحابی است . رجوع به جابربن عبداﷲبن عمروبن حرام مکنی به ابوعبداﷲ و ابوعبدالرحمان و ابومحمد و نیز رجوع به جابر...
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری اشهلی . صحابی است . رجوع به جابربن عتیک بن نعمان بن عتیک شود.
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری خزرجی . رجوع به جابربن خالدبن مسعودبن عبداشهل شود.
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری زرقی . رجوع به جابربن سفیان شود.
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری سلمی . رجوع به جابربن عبداﷲبن رئاب ... و جابربن عتیک بن قیس بن الاسودبن مری بن کعب بن غنم بن سلمة شود.
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) انصاری مازنی . رجوع به جابربن ابی صعصعة عمروبن زیدبن عوف بن مبدول بن عمروبن غنم بن مازن بن النجار شود.
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) بحتری . رجوع به جابربن ظالم بن حارثةبن عتاب ... شود.
جابر. [ ب ِ ] (اِخ ) تنوخی . رجوع به جابربن ابراهیم بن علی شود.